آرشيو وبلاگ معنویت غذای روح است چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 14:22 :: نويسنده : morteza
مردی که همسرش را از دست داده بود دختر سه ساله اش را بسیــار دوست می داشت به زندگی عادی برگردانند
سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:د عای توسل با ترجمه, :: 20:42 :: نويسنده : morteza
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ يا اَبَاالْقاسِمِ يا رَسُولَ اللّهِ يا اِمامَ الرَّحْمَةِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ. سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 20:40 :: نويسنده : morteza
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی؟ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 20:39 :: نويسنده : morteza
مردی میخواست زنش را طلاق دهد. دوستش علت را جویا شد و او گفت: این زن از سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 20:38 :: نويسنده : morteza
یكی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم كه یكی از بچه های كلاس را دیدم. اسمش مارك بود و انگار همهی كتابهایش را با خود به خانه می برد.
سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 20:37 :: نويسنده : morteza
روزی کسی به خیام خردمند ، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟!
امیدوارم همه ما ارزش زندگی را بدانیم و برای شادی هم بکوشیم
دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 15:38 :: نويسنده : morteza
ودیعه علامه تستری
دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 15:31 :: نويسنده : morteza
حضرت امیرالمؤمنین على (علیه السلام) فرمودند: داستان های خدا:تألیف میر خلف زاده دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 15:24 :: نويسنده : morteza
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود . دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 15:21 :: نويسنده : morteza
رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله طبق معمول در مجلس خود نشسته بود. یاران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند. در این بین یكى از مسلمانان- كه مرد فقیر ژنده پوشى بود- از در رسید و طبق سنت اسلامى- كه هركس در هر مقامى هست، همینكه وارد مجلسى مىشود باید ببیند هر كجا جاى خالى هست همان جا بنشیند و یك نقطه مخصوص را به عنوان اینكه شأن من چنین اقتضا مىكند در نظر نگیرد- آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطهاى جایى خالى یافت، رفت و آنجا نشست. از قضا پهلوى مرد متعین و ثروتمندى قرار گرفت. مرد ثروتمند جامههاى خود را جمع كرد و خودش را به كنارى كشید. رسول اكرم كه مراقب رفتار او بود به او رو كرد و گفت: «ترسیدى كه چیزى از فقر او به تو بچسبد؟!». - نه یا رسول اللَّه!. - ترسیدى كه چیزى از ثروت تو به او سرایت كند؟. - نه یا رسول اللَّه!. - ترسیدى كه جامه هایت كثیف و آلوده شود؟. - نه یا رسول اللَّه! - پس چرا پهلو تهى كردى و خودت را به كنارى كشیدى؟. - اعتراف مىكنم كه اشتباهى مرتكب شدم و خطا كردم. اكنون به جبران این خطا و به كفاره این گناه حاضرم نیمى از دارایى خودم را به این برادر مسلمان خود كه دربارهاش مرتكب اشتباهى شدم ببخشم. مرد ژنده پوش: «ولى من حاضر نیستم بپذیرم.». جمعیت: چرا؟. - چون مىترسم روزى مرا هم غرور بگیرد و با یك برادر مسلمان خود آنچنان رفتارى بكنم كه امروز این شخص با من كرد. دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 15:18 :: نويسنده : morteza
آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود: یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:د عای کمیل با ترجمه, :: 20:26 :: نويسنده : morteza
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتى قَهَرْتَ بِها كُلَّشَىْءٍ وَ خَضَعَ لَها كُلُّ شَىْءٍ وَ ذَلَّ لَها كُلُّ شَىْءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتى غَلَبْتَ بِها كُلَّ شَىْءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتى لا يَقُومُ لَها شَىْءٌ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتى مَلاَتْ كُلَّ شَىْءٍ وَ بِسُلْطانِكَ الَّذى عَلا كُلَّشَىْءٍ وَ بِوَجْهِكَ الْباقى بَعْدَ فَناَّءِ كُلِّشَىْءٍ وَ بِأَسْمائِكَ الَّتى مَلاَتْ اَرْكانَ كُلِّشَىْءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذى اَحاطَ بِكُلِّشَىْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضاَّءَ لَهُ كُلُّشىْءٍ یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 20:21 :: نويسنده : morteza
هنگامى كه هیثم از بعض غزوات به خانه خود بازگشت ، پس از شش ماه تمام زنش فرزندى به دنیا آورد. هیثم فرزند را از خود ندانسته وى را نزد عمر برد و قصه را برایش بیان داشت . عمر دستور داد زن را سنگسار كنند. اتفاقا پیش از آن كه او را سنگسار كنند، امیرالمومنین علیه السلام او را دید و از قضیه باخبر گردید، پس به عمر فرمود: باید بگویى زن راست مى گوید؛ زیرا خداوند در قرآن مى فرماید: و حمله و فصاله ثلاثون شهرا؛ مدت حمل و از شیر گرفتن فرزند، سى ماه است علامه تستری
یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام جواد عليه السلام, :: 15:50 :: نويسنده : morteza
امام جواد عليه السلام :به دل آهنگ خدا داشتن برتر است تا خسته كردن جوارح به عبادت . یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام جواد عليه السلام, :: 15:49 :: نويسنده : morteza
امام جواد عليه السلام :اعتماد به خدا بهاى هر چيز گران بها است ، و نردبانى به سوى هر بلندايى یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام جواد عليه السلام , :: 15:46 :: نويسنده : morteza
امام جواد عليه السلام :هر كس قبر عمّهام (حضرت معصومه عليهاالسلام) را در قم زيارت كند ، بهشت پاداش او است . یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 15:38 :: نويسنده : morteza
امام مهدى عليه السلام : چگونگى بهرهمندى از وجود من در دوران غيبتم ، همچون بهرهاى است كه از خورشيد می برند ، آنگاه كه ابر آن را از ديدگان نهان میكند . یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 15:37 :: نويسنده : morteza
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم . یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 15:33 :: نويسنده : morteza
یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 15:30 :: نويسنده : morteza
امام مهدى عليه السلام :خداوند محمّد را برانگيخت تا رحمتى براى جهانيان باشد و نعمت خود را تمام كند یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 15:27 :: نويسنده : morteza
یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 15:24 :: نويسنده : morteza
او نورى فروزان و ماهى درخشان بود كه خداوند آنچه را نزد خود بود براى او برگزيد . او راه و روش پدران بزرگوار خود را گام به گام دنبال كرد تا رحلت فرمود . ![]()
یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 15:20 :: نويسنده : morteza
هر صبح و شام بر تو گريه و شيون میكنم و در مصيبت تو به جاى اشك ، خون میگريم .
یک شنبه 19 آذر 1391برچسب: حدیث امام محمد باقر (ع) امام جعفر صادق (ع) امام موسی کاظم (ع, :: 15:10 :: نويسنده : morteza
یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 15:1 :: نويسنده : morteza
امید شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر میگشت و به عقب خیره میشد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد... او امید به بخشش داشت
عشق امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام.شاهزاده گفت:زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.امیر برگشت و دید هیچکس نیست .شاهزاده گفت:عاشق نیستی !!!!عاشق به غیر نظر نمی کند
زیبایی دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد :اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم هایت رابفروشی آخر ماه کفش های قرمز رو برات می خرم"دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت:یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت 100 نفر زخم بشه تا...و بعد شانه هایش را بالا انداخت و راه افتاد و گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمی خوام یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 14:59 :: نويسنده : morteza
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت. یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 14:58 :: نويسنده : morteza
وقتى سلیمان (علیه السلام) بر بساط بود و باد بساطش را حركت مى داد برزگرى به بالا نگاه كرد و چشمش به شوكت و فرش عجیب سلیمان افتاد از روى شگفتى گفت: سبحان الله خدا به پسر داوود چه ملك عظیمى داده است. یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 14:56 :: نويسنده : morteza
سید بحرانى نقل فرموده: پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و على (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام حسن و امام حسین (علیه السلام)، شیعیان و دوستان را تا قیامت یاد كردند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: من نصف اعمالم را به امتم واگذار كردم و على (علیه السلام) هم فرمود: من هم نصف اعمالم را به شیعیانم واگذار كردم و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) علیهم صلوات الله نیز همین را فرمودند: یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:داستان های زیبا و آموزنده, :: 14:47 :: نويسنده : morteza
روزى حضرت سلیمان (علیه السلام) با گروه عظیم و بى نظیرى سوار بساط و فرش مخصوص خود شد و آن عظمت و شوكت خود را كه خداوند آن همه قدرت ها را در تحت تسخیر او قرار داده است مشاهده كرد، به خود بالید و به قدرت خود نظر كرده و گویا خود پسندى نمود.
یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:د عای ندبه با ترجمه, :: 1:1 :: نويسنده : morteza
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُكَ فِي أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ مَا عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَكَ ذَلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِيَا وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ [الذَّرَائِعَ] إِلَيْكَ یک شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 23:59 :: نويسنده : morteza
در دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای من الگوی نیکویی است .
منبع: بحارالانوار، ج53، ص180 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 23:58 :: نويسنده : morteza
ما از اخبار و اوضاع شما کاملاً آگاهیم و هیچ یک از آنها بر ما پوشیده نیست.
منبع: بحارالانوار، ج 53، ص 175 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام زمان(عج), :: 23:56 :: نويسنده : morteza
سجده شکر یکی از ضروری ترین سنت ها و موثرترین آنهاست.
منبع: بحارالانوار ، ج53، ص173 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام هادی(ع), :: 23:43 :: نويسنده : morteza
نافرمانی(فرزند از پدر و مادر) مصیبت مصیبت نادیدگان است
منبع: مستدرک، ج15، ص194؛ بحارالانوار، ج75، ص369، باب28 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام هادی(ع), :: 23:42 :: نويسنده : morteza
شخص شکرگزار به سبب شکر، سعادتمند تر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر شده است؛ زیرا نعمت کالای دنیاست و شکرگزاری، نعمت دنیا و آخرت است.
منبع: بحارالانوار، ج71، ص417 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام هادی(ع), :: 23:41 :: نويسنده : morteza
کسی که خود را پست شمارد، از شر او در امان مباش.
منبع: بحارالانوار، ج72، ص300. ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام هادی(ع), :: 23:40 :: نويسنده : morteza
به راستی ستمکار بردبار، بسا که به وسیله حلم و بردباری خود از ستمش گذشت شود و حق دار نابخرد، بسا که به سفاهت خود نور حق خویش را خاموش کند.
منبع: تحف العقول، ص298 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام هادی(ع), :: 23:39 :: نويسنده : morteza
همانا برای خداوند بقعه های است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعا کننده را به اجابت برساند، و حائر حسین(ع) یکی از آنهاست.
منبع: بحارالانوار، ج98، ص113 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام هادی(ع), :: 23:38 :: نويسنده : morteza
فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
منبع: الکافی، ج2، ص124؛ وسائل الشیعه، ج15، ص273، ح20497 ![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:حدیث امام هادی(ع), :: 23:37 :: نويسنده : morteza
خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود. سپس اشیا را به صورت نو ظهور آفرید و برای خودش بهترین نام ها را برگزید.
منبع: بحارالانوار، ج54، ص83. ![]()
|
|||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
|||||
![]() |